جدول جو
جدول جو

معنی معرفی کردن - جستجوی لغت در جدول جو

معرفی کردن
شناساندن شخصی بدیگری بوسیله ذکر نام و شغل او
تصویری از معرفی کردن
تصویر معرفی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
معرفی کردن
شناساندن، ارائه کردن، عرضه کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
معرفی کردن
لتقديمٍ
تصویری از معرفی کردن
تصویر معرفی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
معرفی کردن
Introduce
تصویری از معرفی کردن
تصویر معرفی کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
معرفی کردن
introduire
تصویری از معرفی کردن
تصویر معرفی کردن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
معرفی کردن
kuanzisha
تصویری از معرفی کردن
تصویر معرفی کردن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
معرفی کردن
تعارف کرانا
تصویری از معرفی کردن
تصویر معرفی کردن
دیکشنری فارسی به اردو
معرفی کردن
แนะนำ
تصویری از معرفی کردن
تصویر معرفی کردن
دیکشنری فارسی به تایلندی
معرفی کردن
紹介する
تصویری از معرفی کردن
تصویر معرفی کردن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
معرفی کردن
להציג
تصویری از معرفی کردن
تصویر معرفی کردن
دیکشنری فارسی به عبری
معرفی کردن
介绍
تصویری از معرفی کردن
تصویر معرفی کردن
دیکشنری فارسی به چینی
معرفی کردن
소개하다
تصویری از معرفی کردن
تصویر معرفی کردن
دیکشنری فارسی به کره ای
معرفی کردن
tanıtmak
تصویری از معرفی کردن
تصویر معرفی کردن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
معرفی کردن
memperkenalkan
تصویری از معرفی کردن
تصویر معرفی کردن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
معرفی کردن
পরিচয় করানো
تصویری از معرفی کردن
تصویر معرفی کردن
دیکشنری فارسی به بنگالی
معرفی کردن
प्रस्तुत करना
تصویری از معرفی کردن
تصویر معرفی کردن
دیکشنری فارسی به هندی
معرفی کردن
introdurre
تصویری از معرفی کردن
تصویر معرفی کردن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
معرفی کردن
introducir
تصویری از معرفی کردن
تصویر معرفی کردن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
معرفی کردن
introduceren
تصویری از معرفی کردن
تصویر معرفی کردن
دیکشنری فارسی به هلندی
معرفی کردن
представляти
تصویری از معرفی کردن
تصویر معرفی کردن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
معرفی کردن
представить
تصویری از معرفی کردن
تصویر معرفی کردن
دیکشنری فارسی به روسی
معرفی کردن
wprowadzać
تصویری از معرفی کردن
تصویر معرفی کردن
دیکشنری فارسی به لهستانی
معرفی کردن
einführen
تصویری از معرفی کردن
تصویر معرفی کردن
دیکشنری فارسی به آلمانی
معرفی کردن
introduzir
تصویری از معرفی کردن
تصویر معرفی کردن
دیکشنری فارسی به پرتغالی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

معرفی کردن شناساندن، آگاهانیدن، حقیقت امری را بیان کردن، ستودن تمجید کردن
فرهنگ لغت هوشیار
شگفت کاری کردن کار شایان کردن هنگامه کردن کاری شایان توجه و مهم انجام دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعریف کردن
تصویر تعریف کردن
باز گفتن، بازگوکردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تعریف کردن
تصویر تعریف کردن
Compliment, Define, Flatter, Recount
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تعریف کردن
تصویر تعریف کردن
комплиментировать , определять , льстить , рассказывать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تعریف کردن
تصویر تعریف کردن
komplimentieren, definieren, schmeicheln, erzählen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تعریف کردن
تصویر تعریف کردن
компліментувати , визначати , лестивити , розповідати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تعریف کردن
تصویر تعریف کردن
komplementować, definiować, schlebiać, opowiadać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تعریف کردن
تصویر تعریف کردن
赞美 , 定义 , 恭维 , 叙述
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تعریف کردن
تصویر تعریف کردن
elogiar, definir, bajular, contar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تعریف کردن
تصویر تعریف کردن
complimentare, definire, adulare, raccontare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی